۱۳۸۸ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

استان کف پایی...
میخواهم یک جریان را برای شما تعریف کنم . در کلاس اول دبیرستان درس می خوانم ، مدرسه ما غیر انتفاعی است در شمال شهر ، به پا علاقه بسیاری دارم و همیشه جوراب بهترین چیزی بوده در زندگی شناختم الان در اوج علاقه به پا و جوراب هستم به همین علت از ابتدای سال زنگ نماز که بهترین زنگ برای من است را جلوی درب نمازخانه به جفت کردن کفشها مشغول هستم ، حالا می خوام جریانی رو که گفتم را بنویسم .
یک روز جلوی نمازخانه بودم و طبق معمول همیشه میخواستم هنگامی که همه نماز میخوانند کفشهای پسرهای خوشکل را بو کنم متوجه شدم یکی از بچه های خوشکل مدرسه دل درد دارد و پشت در نماز خونه نشسته ، دلش رو گرفته بود و ناراحت بود ، من تا انتهای راهرو رفتم و وقتی روم رو برگردوندم دیدم دست اون از توی کفش یکی از بچه ها در اومد و کفی کفش رو سریع توی بغلش قایم کرد ، با دیدن من رنگش پرید جلو رفتم اون توی یک کلاس دیگه بود و من درست نمی شناختمش .
بهش گفتم اسمت چیه ؟
ـــ پیام .
ـــ به آقا بگم چکار کردی !؟
ـــ نه تورو خدا
التماس رو توی چشماش میخوندم برای همین بهش گفتم : بعد از مدرسه بیرون وایسا کارت دارم و اون هم قبول کرد . بعد از گذاشتن کفی کفش سر جاش رفت تو حیاط . نمی دونم ولی تا زنگ خونه ثانیه شماری می کردم و بلاخره زنگ خورد . بیرون مدرسه منتظرم بود رفتم جلو و سلام کردم .
ـــ سلام پیام من رو که میشناسی ، من شهابم .
ـــ آره شهاب . خوب میدونی اعصابم خورد شده حالا میشه بگی چیکار داری .
ـــ از کدوم طرف میری میخوام باهات حرف بزنم .
ـــ سمت خیابان شریعتی
ـــ پس با هم میریم اینجوری کلی حرف میزنیم .
راه افتادیم و من هم اول یه کمی راجع به مدرسه حرف زدم و بعد پیام هم راجع به علاقه اش به پا برام توضیح داد، با اسرار زیاد پیام بلاخره مجبور شدم دل رو بزنم به دریا و شروع کردم .
ـــ میدونی پیام من میخوام برم به آقا بگم ولی اگر کاری رو که میگم انجام بدی شاید نگم .
ـــ هر کاری باشه انجام میدم ولی دوست ندارم که تو سوء استفاده کنی !!
ـــ سوء استفاده نیست تو هم باید انجام بدی .
ـــ باشه بگو
ـــ چه جوری بگم آخه روم نمیشه
ـــ عیبی نداره بگو شهاب ، دیگه داریم می رسیم
ـــ باشه ولی قول بده نه نگی !
ـــ کشتی ما رو بگودیگه
ـــ پیام میشه تو پای من رو بخوری ؟
پیام تعجب کرد مکث زیادی کرد و گفت :
ـــ شهاب من همیشه آرزوم بود که پای تو رو بو کنم و حالا اصلاً باورم نمیشه
ـــ تند نرو که یه شرط دیگه هم دارم
ـــ هر چی بگی قبول میکنم !!!
ـــ ببین پیام فقط باید بذاری من هم پاتو بخورم.
پیام که از تعجب شاخ درآورده بود گفت :
ـــ پس تو هم بعله .
اون روز باهم بستنی خوردیم و توی کوچه البته به پیشنهاد پیام جوراب های مون رو به همدیگه داده و سریع به خونه رفتیم . من که وقتی به خونه رسیدم توی اتاق رفته و سریع جوراب های پیام رو از کیفم درآوردم ، عجب بویی میداد چون از صبح توی کفش بود ، یکی از جورابها رو پشت و رو توی دستم کردم جوراب سفید رنگ بود و جای انگشتها و برجستگی های پای پیام کامل روی اون مونده بود نخهای نقش کف جوراب بیشتر با پای پیام تماس داشته برای همین اون قسمت از جوراب رو روی بینیم گذاشتم ، بوی اون تا مغزم می رفت شروع به لیسیدن جوراب کردم نخهای اضافی کف جوراب رو توی دهانم کرده و میمکیدم و از مزه شور آن لذت می بردم ، نخها و پرزهای کف جوراب رو با دندون کنده و میجویدم ، و بعد از اینکه مزه آن زیر زبونم می افتاد اونها رو قورت می دادم ، بعد قسمت جلوی جوراب که جای انگشتهای پای پیام بود رو توی دهانم کرده و شروع به مکیدن کردم ، توی وبلاگ خونده بودم برای همین جلوی جوراب رو خیس کرده و دوباره به دهانم گذاشتم ، مزه اون آنقدر شهوت بر انگیز بود که خود به خود دست برده و آلتم رو درآوردم ، نمی خواستم به آلتم زیاد دست بزنم چون اون روز اصلاً دوست نداشتم ارضا بشم ولی مزه جوراب پیام من رو از خود بی خود کرده بود . چند بار جوراب پیام رو خیس کرده و مکیدم و از عرق آن لذت بردم بعد هم جوراب رو درآورده و برای اینکه کثیف نشه تا دوباره استفاده کنم توی پلاستیک گذاشتم . روی تختم دراز کشیده و پتو رو روی سرم کشیدم ، زیر پتو لنگه دیگر جوراب پیام رو به بینیم چسبوندم تا باز از بوی اون لذت ببرم ، جوراب پیام رو می پرستیدم اون رو روی چشمام گذاشته و فشار میدادم ، تصمیم گرفتم آنقدر اون رو بو کنم تا خوابم ببره ، بو میکشیدم و با آلتم بازی میکردم ، آنقدر بوی اون شهوت آور بود که آماده ارضا شدن بودم ، از تمام ریه ام استفاده کرده و از ته دل بو میکشیدم و نفسم رو حبس میکردم دوست نداشتم بوی اون از سینم خارج بشه ، جوراب رو روی تخت گذاشته و دمرو روی تخت خوابیدم صورتم رو روی جوراب گذاشته و فشار میدادم تا بوی اون حسابی توی ریه هام بره در همین حال خودم رو روی تخت میکشیدم و عقب و جلو میکردم ، یک لحظه صورتم را با آخرین زور روی جوراب فشار داده و خارج شدن آبم رو توی لوله آلتم حس کردم با آخرین زورم لبهام رو جای شصت پای پیام فشار داده و کامل ارضا شدم ، جرات بلند شدن نداشتم چون تا به حال اینقدر شهوتی نشده بوده و اینجوری به شلوار و تخت خوابم گند نزده بودم ترجیح دادم جوراب رو زیر خوشخواب قایم کرده و بخوابم .

در مدرسه با پیام شده بودیم داداش و قرار شده بود توی خونه هم با هم درس بخونیم ، صبح جمعه بود ، مادر و خواهر کوچکم با پدرم رفته بودن بهشت زهرا و من تنها بودم طبق قرار قبلی ساعت 9 پیام اومد که با هم درس بخونیم . پیام جوراباشو نشسته بود و من هم مثل اون تا با هم کلی حال کنیم . پیام که اومد تو از همون اول با هم به اتاق خواب رفتیم و من که در حسرت پای پیام بودم ، پای اون رو بوسیدم . پیام هم سریع لباسهاشو درآورد و با یه شورت روی تخت خوابید من هم مثل اون لخت شده و نشستم روی تخت پیام گفت :
ـــ برعکس بخواب جوری که پاهات جلوی صورتم باشه .
ـــ پس من چی ؟؟!!
ـــ خوب منم پاهامو به صورتت میچسبونم دیگه .
برعکس خوابیده و پاهای جفتمون جلوی صورت همدیگه بود ، پاهای پیام با جوراب بود ولی من جوراب نداشتم ، من شروع کردم به بو کشیدن ولی پیام از همون اول شروع به لیسیدن کرد ، سریع شهوتی شدم و کف پاهای پیام رو غرق بوسه کردم ، بو کشیده و می بوسیدم جورابهای پیام رو درآورده و شروع به لیسیدن پاهاش کردم وقتی اون کف پاهامو می لیسید لذتم چند برابر میشد و با شدت بیشتری پاهای اون رو میلیسیدم پیام هنگام خوردن میگفت: چه بویی !! چه طعمی ! من دلم میخواد پاهاتو بخورم ، چقدر مزه خوبی داره و همین ها باعث شده بود که آلتم داشت شورتم رو پاره میکرد ، هیچوقت فکر نمی کردم اگر کسی پامو بخوره اینقدر لذت ببرم . فهمیدم که لذت اون از لیسیدن پاهای دیگران بیشتره . پیام دست منو گرفت و روی آلتش گذاشت من هم که تو این یه هفته عاشق پیام شده بودم آهسته شروع به مالیدن کردم پیام بعد از لیسیدن پام بلند شده و همونطوری برعکس صورتش رو به شکم من رسوند و پاش رو جلوی صورتم گرفت ، من میلیسیدم و پیام قربون صدقه پاهام می رفت . پیام شورتم رو پایین داده و آلتم رو توی دستش گرفت من هم شصت پاشو توی دهنم کرده و می مکیدم پیام یکمرتبه التم رو توی دهانش کرده و شروع به خوردن کرد منهم که شهوتم تا درجه 1000 رفته بود بیشتر و بیشتر پای پیامن رو توی دهانم فشار میدادم ، زبونم لای انگشتهای پای پیام رو که توی دهنم بود می لیسسد ومزه گس اون رو حس میکرد که ارضا شدم ، پیام که آب من رو توی دهانش حس کرد همونطوری به کارش ادامه داده و مکیدنش رو بیشتر کرد و تا آخرین قطره آبم رو خورد منهم پای میثم رو گاز گرفته و فشار میدادم ، بعد از چند ثانیه روی تخت ولو شدم پیام کارش را رها نکرده برعکس شده و به خوردن ادامه داد به طوریکه آلتش دم دستم بود ، من هم به خاطر کمک به اون با التش براش جق زدم تا اون هم ارضا شده و آبش رو روی سینه من ریخت . من و پیام همدیگر رو بغل کرده و خوابیدیم پیام خوابش برد ولی من از ترس پدر و مادرم نخوابیدم...

۱۲ نظر:

  1. من خیلی دوس دارم یکی پامو بلیسه و کیرشو بماله به پاهامو آبشو بریزه روی پاهام هر کی خواست بیاد تلگرامم عکس هم میدم پاهام خیلی خوشگله
    tlgrm.me/mmd_m7

    پاسخحذف
  2. من فیت فیتیش شدید دارم
    طرفدار چوب و فلک پا هستم
    خیلی دوست دارم خودم فلک بشم و فلک کنم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام..چطور میتونیم ارتباط داشته باشیم؟

      حذف
  3. سلام میشه یکی بیاد من پاهاشو بو کنم تریجها دختر اگخ پسر باشه جورابشو بو کنم کم سن باشه سن من 25 خوب پسر سن بالا بیاد صحبت نیمکنم sajjadgolem

    پاسخحذف
  4. سلام. من فتیش پا به معنای تحریک جنسی ندارم. ولی از لحاظ عاطفی به شدت دوست دارم زیر سلطه و کنترل پسربچه های زیر ۱۵ سال باشم .به طوری که اونا اربابم باشن و من زیر پاهاشون خدمت کنم‌. و اونا منو کنترل کنن و همه ی زندگیم مطیع محض و سگ وفادار اون بچه ها باشم.البته به جز دو مورد به طور عملی توفیق نداشتم که پسرای زیر ۱۵ ساله صاحب من باشن. زندگیم نرماله و روابط عادی دارم با همه. ولی به بچه ها که میرسم نا خود آگاه خودم دوست دارم برده و سگ وفادار اونا باشم. در ضمن از رابطه جنسی نامشروع بدم میاد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام من ۱۴ سالمه همیشه هم جوراب سفید ساق کوتا مپوشم اگه کسی خاست اینارو بلیسه هستم

      حذف
    2. این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

      حذف
    3. من هستم خواستی تل پی بده ۰۹۹۰۳۹۳۶۳۰۲

      حذف
    4. من یه پسر 17 ساله اگه کسی میخواد برده‌ام بشه بیاد اینیستا ali amini 005

      حذف
  5. یه پسره ۱۵ ساله بیاد انستا @ahmad balanosh

    پاسخحذف